جک و smsهای روز

جک و sms و چندین مطالب خواندنی طنز دیگر

جک و smsهای روز

جک و sms و چندین مطالب خواندنی طنز دیگر

جک های جدید غضنفری

غضنفر میره جوراب فروشی میگه اقا جوراب میخوام فروشنده میگه:مردونه ؟ترکه دست میده میگه: مردونه!!!

هواپیما داشت سقوط می کرد همه داشتن جیغ میزدن به جز غضنفره. ازش می پرسن چرا تو ساکتی؟ میگه: ماله بابام که نیست بذار سقوط کنه!!!
از یه غضنفره می پرسن دوست داری توی تاکسی با کی بشینی؟ میگه با یه دختر خوش قد و بالا وخوشگل و قد بلند با نامزدش. میگن واااا اخه برای چی بانامزدش ؟ میگه اخه میچسبن به هم جا برای من باز می شه!!!
غضنفر هلو میخورده به وسطش که میرسه میگه ایول گردو هم داره
به غضنفره میگن از اینکه همسرت را عزیزم خطاب میکنی چه احساسی داری ؟؟ میگه احساس گناه !!!!!!!!! میگن چرا ؟ میگه آخه اسمش یادم نیس
به غضنفره می گن چرا زن نمی گیری می گه آخه کی زنش رو به من میده؟

غضنفره هیئت میزنه روز عاشورا رو در هیئت می نویسه : به علت شهادت امام حسین تعطیل می باشد !
به غضنفره میگن اگه آنجلینا جولی مادرت بود چیکار می کردی؟
میگه تا ۴۰ سالگی شیر می خوردم.
قطعه ای از شاهکار ادبی یک غضنفر
شب بود و خورشید می درخشید. پیرمردی جوان ، یکه و تنها با خانواده اش در سکوت گوشخراش خیابان قدم زنان ایستاده بود.
به غضنفر میگن تو پیامبرا به کدومشون ارادات بیشتری داری؟ میگه حضرت سوج
میگن : حضرت سوج نداریم که ؟ میگه : خودم دیدم پشت یه ماشین نوشته بود یا سوج.

غضنفره تو مانور شرکت می کنه . از هواپیما که می پره چترش باز نمیشه .
آروم رو می کنه به آسمون و میگه : خدایا شکرت که مانوره !!!

یه غضنفره قبر کن بوده بعد یه روز داشته یه مرده هرو خاک می کرده که یهو مرده زنده میشه و همه فرار می کنن.بعد غضنفره با بیل می زنه تو سر طرف و یارو می میره! ترکه داد می زنه: نترسید من کشتمش!!!!
دو تا غضنفر داشتن تو یه ماشین بمب کار میذاشتن یکیشون به اون یکی میگه: اگه این بمب الان منفجر شه چی کار کنیم؟ اون یکی میگه نگران نباش من یکی دیگه دارم!!!

یه روز به یه غضنفر مگن بچه دار شدی ترکه به یارو میگه به زنم نگید میخواهم سوپرایزش کنم

غضنفر بسته هزارتومنی می شمرده آخرش ۲۵۰ تومن کم میاره.
غضنفرشلوارشو برعکس میپوشه، ننهاش بهش میگه: الهی قربونت برم، وقتی میری انگار داری میایی

ترکه میخواد یه زیردریایی رو غرق کنه میره در میزنه فرار میکنه

از غضنفره می پرسن پس از انکه حضرت یونس در شکم ماهی اسیر شد چه اتفاقی افتاد؟ غضنفره می گه: سازمان (یونس کو) تاسیس شد!!!
 

پیام تبریک غضنفرا :

حلول ماه مبارک نوروز بر  تمامی فجر آفرینان عرصه ایثار و پیروان آن حضرت صلوات

به غضنفره می گن از کجا عرق خوری رو شروع کردی

می گه از زیر بغل دوست دخترم

قاضی: چرا دست کردی تو جیب این آقا
غضنفره: جناب قاضی خیال کردم جیب خودمه
قاضی: پس چرا پول هاش رو برداشتی
غضنفره: یعنی اختیار جیب خودم رو هم ندارم!!!

غضنفره را از مدرسه اخراج می کنند.پدرش میاد پیش مدیر و میگه: چرا بچه منو اخراج کردین؟ معلم: آخه ازش پرسیدم “تخت جمشید” رو کی آتیش زده جواب نداد. پدر ترکه هم با قیافه طلب کار گفت: ای بابا این که دیگه اخراج نمی خواست! من خودم نجارم- برای جمشید آقا یه تخت جدید می سازم!!!

ازغضنفره می پرسن کجای تهران می شینی می گه هرجاخسته شدم!!!!

غضنفره به دکتر رفت و از دل درد شکایت کرد.دکتر از او پرسید: چی خوردی؟ ترکه گفت: خربزه-عسل-تخم مرغ-ماست-ماهی-نمک-شکر ! دکتر هم شاکی شد و گفت: تا شب خواهی مرد.اگر هم نمردی خودت را از کوه پایین بینداز- مردتیکه خر!!!

خدا زن را آفرید و به او گفت رد هر گوشه ی زمین که بگردی میتونی مرد ایده آلت رو پیدا کنی !
آنگاه بود که خدا زمین را گرد آفرید ! هاهاهاهاا
========================
یارو میره کمیته امداد، هیچی بهش نمیدن،میگه: واگذارتون کردم به کلید اسرار!
========================
به یه بچه میگن اون چه حیوونی یه که به ما گوشت، شیر، ماست، کفش، لباس میده؟
بچه میگه: بابام !!!
========================
حیف نون پشه بند می خره، تاصبح نمی خوابه پشه ها رو مسخره می کنه!
========================
یارو می ره کوفه ضریح مختار را می گیره و می گه دمت گرم عجب فیلمی بازی کردی!
==========================
یه روز یه خالی بند میرسه به اون یکی میگه: رفتم شکار هفت تا خرگوش گرفتم پنج تا آهو و سه تا شیر
یارو گفت فقط همین!
گفت: مگه با یه تیر بیشتر از اینم میشه زد!
یارو گفت: اوه تازه تفنگم داشتی
===========================
غضنفر با زنش میرن پیک نیک. زنش میگه: بشینیم زیر اون درخت. غضنفر میگه نه! همین وسط جاده امن‌تره! زود پتو رو بنداز!
زنش میگه: آخه اینجا ماشین میزنه بهمون! ولی غضنفر با اصرار وسط جاده پتو رو پهن می‌کنه و دو نفری می‌شینند وسط جاده!
بعد از مدتی یه کامیون میاد طرفشون هر چی بوق میزنه، اونا از جاشون تکان نمیخورن، کامیونه هم فرمونو میپیچونه میره تو درخت. غضنفر به زنش میگه: دیدی گفتم وسط جاده امن‌تر! اگه زیر اون درخت بودیم الان هر دومون مرده بودیم!
===========================
غضنفر روشنفکر میشه پشه ها دور سرش جمع میشن
============================
اصفهانیه صبح از خواب پا میشه به زنش میگه: خانوم دوتا تخم مرغ بپز من میرم بالا پشت بوم این آنتنو درست کنم. میره بالا پشتبوم پاش لیز میخوره
میُفته پایین. وسط راه که داشته میافتاده داد میزنه: خانوم یکی بپز … یکی بپز!
============================
یه روز یه مرده ای می میره از پسرش می پرسن که چی شد پدرت مرد؟

پسر می گه:شیر خورد مرد

بهش می گن یعنی چه؟ چطوری؟

میگه داشت شیر می خورد گاوه نشست
=============================
یکی از خان ها که نوکرش از روی اسب افتاده بود او را صدا کرد و گفت؛ به من نگاه کن تا یاد بگیری چطوری باید سوار اسب شد و خودش جفت زد که روی زین بپرد ولی از آن طرف به زمین افتاد و در حالی که از درد ناله می کرد و کمرش را می مالید، گفت؛ احمق! تو اینطوری سوار اسب می شوی
===========================
دو نفر میرن یک رستوران کلاس بالا، ‌دو تا نوشابه سفارش میدن‌، بعد هم یکی یه ساندویچ از کیفشون درمیارند، ‌شروع می‌کنند به خوردن. گارسونه میاد میگه: ‌ببخشید، ‌شما نمی‌تونید اینجا ساندویچ خودتونو بخورید. اونها یک نگاهی به هم می‌کنند و ‌ساندویچاشونو باهم عوض می‌کنند
================================
یارو با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از ۳ سال حل کردم . دوستش میگه: ۳ سال زیاد نیست؟ میگه: نه بابا رو جعبه اش نوشته ۳ تا ۵ سال!!

جک های حیف نون

 

حیف نون زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش!

حیف نون از همسرش می پرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی یا مثل خر کیف می کنی؟

از حیف نون می پرسن این شعر از کیه؟ “سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز”
می گه نمی دونم یه راهنمایی بکنید…
می گن اسم شاعر توی خود شعر هست.
می گه: آهان فهمیدم، جواد نکونام!

تابلو جدید راهنمایی و رانندگی: جاده حیف نون دارد، خطر پرتاب سنگ!

سه تا تهرونی رفته بودن اصفهان به قصد این که اصفهانی ها رو دست بیاندازند.
یه هفته سعی کردن ولی نتونستند. روز آخر وقتی داشتند بر می گشتن تهران، کنار یه توالت عمومی که چند تا اصفهانی هم نزدیکش ایستاده بودن توقف کردند.
یکیشون گفت: اکبر! ما یه بدهی هم به این اصفهانی ها داریم، بدیم و بریم…
رفت توی توالت و… اومد بیرون و همین طور که داشت لباسش رو مرتب می کرد گفت: ما بدهی مون رو دادیم.
یکی از اصفهانی ها اومد جلو گفت ببخشید، شما بابت این بدهیتون، چکی، سفته ای، کاغذی، امضایی، مدرکی چیزی پیش اصفهانی ها داشتید؟
تهرونیه گفت: نه.
اصفهانیه گفت: پس می تونستید بخورید و ندید!

معلم: بگو ببینم، اگه توی خیابون یه نفر یه حیوانی رو گرفته و داره می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم، به این کار چی می گن؟
شاگرد: آقا اجازه، حس برادری!

یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره!
کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته: “دو تا آجر”!

حیف نون می میره، قحطی جوک میاد!

زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.
مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: “این چاه واقعا کار می کنه!”

آقای دست و دلباز بعد از بیست سال می ره مغازه کفش فروشی می گه: “ما باز هم مزاحم شدیم!”

حیف نون هنوز در گیره که چرا خواهرش دو تا برادر داره، خودش یکی!

حیف نون تو اتوبوس کبریت می خواسته، به بغل دستیش می گه:
- اسمت چیه؟
- همایون.
- به به، شغلت چیه؟
- زنبوردار.
- به به، کجا می ری؟
- اهواز.
- عجب جایی! کبریت داری؟
- نه.
- نه و نکمه! با اون اسمت، پدرسگ پشه باز، تو این گرما سگ می ره اهواز که تو می رى؟

خدا بعد از آفریدن حیف نون خندید! چون حیف نون تا نیم ساعت به خدا می گفت: مامان!

یه آقایی می ره هارد بخره می گه هارد ۳۲۰ می خوام. حیف نون هارد ۱۶۰ واسش میاره. آقاهه می گه: گفتم ۳۲۰. حیف نون می گه ناراحت نشو، جنسش خوبه جا باز می کنه.

یه روز یه پسره به دختره می گه با من ازدواج می کنی؟
دختره می گه نه!
و پسر یک عمر با خوبی و خوشی زندگی می کنه!

حیف نون خوابیده بوده، میان بیدارش کنن می بینن پین کد (Pin Code) می خواد!

به حیف نون یه انگشت نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه یکی.
بعد ده تا انگشت بهش نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه: وای! چقدر یک!

حیف نون از کنار جن رد می شه جن می گه بسم الله این چی بود؟

ترکه خرش می میره، مردم می گن بریم برای شوخی بهش تسلیت بگیم.
وقتی می رن ترکه می گه: اصلا فکر نمی کردم خر من این همه فامیل داشته باشه!

صبح زلزله حیف نون و دوستش رسیدند به هم.
حیف نون گفت: دیشب زلزله بیدار بودی؟
دوستش گفت: نه، صبح فهمیدم.
حیف نون گفت: توی روزنامه خوندی یا رادیو گفت؟
دوستش گفت: نه، یه هزاری تو جیبم بود، صبح دیدم پول خورده!

اگه گفتین حیف نون به قرمز کم رنگ چی می گه؟
قرمز آسمانی!

علت سقوط هواپیمای ارومیه معلوم شد…
خلبان ترکی بلد نبوده، برج مراقبت می گفته: بیابان ده! (یعنی بیابان است)…
ولی خلبان فکر کرده برج می گه: بیا… بانده

هواپیمایی با ۱۴۰ مسافر در حال پرواز بود. ناگهان صدایی از بلندگو گفت: من کاپیتان هستم، متاسفانه بال سمت راست هواپیما آتش گرفته و شما می تونید از پنجره ببینید، ولی نگران نباشید… و متاسفانه همین الان بال سمت چپ هم آتش گرفت. همه نگاه کردند دیدند بال سمت چپ هم داره می سوزه.
مدتی بعد خلبان دوباره گفت: سکان هواپیما هم آتش گرفته، شما نمی تونید ببینید ولی ما داریم تلاشمون رو می کنیم. اگر شما به زیر پاتون نگاه کنید حفره هایی رو می بینید…
همه نگاه کردند دیدند کف هواپیما سوراخ سوراخ شده.
خلبان ادامه داد: و از داخل این حفره ها قایق نجاتی رو داخل اقیانوس می تونید ببینید. من از داخل این قایق دارم با شما صحبت می کنم!

حیف نون قهرمان شنا می شه، ازش می پرسند: از کجا شروع کردی؟ می گه: از زمین خاکی!

وقتی خدا داشت شوهر را خلق می کرد، به زنان قول داد که شوهر خوب و ایده آل در هر گوشه از جهان یافت خواهد شد…
سپس زمین را گرد آفرید!

حیف نون زنگ می زنه به مخابرات می گه: آقا ببخشید سیم تلفن ما خیلی بلنده، اگه می شه لطف کنید از اون طرف یه کم بکشیدش!

حیف نون از همسرش می پرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی یا مثل خر کیف می کنی؟

از حیف نون می پرسن این شعر از کیه؟ “سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز”
می گه نمی دونم یه راهنمایی بکنید…
می گن اسم شاعر توی خود شعر هست.
می گه: آهان فهمیدم، جواد نکونام!

تابلو جدید راهنمایی و رانندگی: جاده حیف نون دارد، خطر پرتاب سنگ!

سه تا تهرونی رفته بودن اصفهان به قصد این که اصفهانی ها رو دست بیاندازند.
یه هفته سعی کردن ولی نتونستند. روز آخر وقتی داشتند بر می گشتن تهران، کنار یه توالت عمومی که چند تا اصفهانی هم نزدیکش ایستاده بودن توقف کردند.
یکیشون گفت: اکبر! ما یه بدهی هم به این اصفهانی ها داریم، بدیم و بریم…
رفت توی توالت و… اومد بیرون و همین طور که داشت لباسش رو مرتب می کرد گفت: ما بدهی مون رو دادیم.
یکی از اصفهانی ها اومد جلو گفت ببخشید، شما بابت این بدهیتون، چکی، سفته ای، کاغذی، امضایی، مدرکی چیزی پیش اصفهانی ها داشتید؟
تهرونیه گفت: نه.
اصفهانیه گفت: پس می تونستید بخورید و ندید!

معلم: بگو ببینم، اگه توی خیابون یه نفر یه حیوانی رو گرفته و داره می زنه، و من برم جلو و از این کارش ممانعت کنم، به این کار چی می گن؟
شاگرد: آقا اجازه، حس برادری!

یه روز کاغذ می خوره تو سر حیف نون. حیف نون جا در جا می میره!
کاغذ رو بر می دارن نگاه می کنند، می بینن توش نوشته: “دو تا آجر”!

حیف نون می میره، قحطی جوک میاد!

زوجی بر سر یک چاه آرزو رفتند، مرد خم شد، آرزویی کرد و یک سکه به داخل چاه انداخت. زن هم تصمیم گرفت آرزویی کند ولی زیادی خم شد و ناگهان به داخل چاه پرت شد.
مرد چند لحظه ای بهت زده شد بعد لبخندی زد و گفت: “این چاه واقعا کار می کنه!”

آقای دست و دلباز بعد از بیست سال می ره مغازه کفش فروشی می گه: “ما باز هم مزاحم شدیم!”

حیف نون هنوز در گیره که چرا خواهرش دو تا برادر داره، خودش یکی!

حیف نون تو اتوبوس کبریت می خواسته، به بغل دستیش می گه:
- اسمت چیه؟
- همایون.
- به به، شغلت چیه؟
- زنبوردار.
- به به، کجا می ری؟
- اهواز.
- عجب جایی! کبریت داری؟
- نه.
- نه و نکمه! با اون اسمت، پدرسگ پشه باز، تو این گرما سگ می ره اهواز که تو می رى؟

خدا بعد از آفریدن حیف نون خندید! چون حیف نون تا نیم ساعت به خدا می گفت: مامان!

یه آقایی می ره هارد بخره می گه هارد ۳۲۰ می خوام. حیف نون هارد ۱۶۰ واسش میاره. آقاهه می گه: گفتم ۳۲۰. حیف نون می گه ناراحت نشو، جنسش خوبه جا باز می کنه.

یه روز یه پسره به دختره می گه با من ازدواج می کنی؟
دختره می گه نه!
و پسر یک عمر با خوبی و خوشی زندگی می کنه!

حیف نون خوابیده بوده، میان بیدارش کنن می بینن پین کد (Pin Code) می خواد!

به حیف نون یه انگشت نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه یکی.
بعد ده تا انگشت بهش نشون می دن می گن این چندتاست؟ می گه: وای! چقدر یک!

حیف نون از کنار جن رد می شه جن می گه بسم الله این چی بود؟

ترکه خرش می میره، مردم می گن بریم برای شوخی بهش تسلیت بگیم.

جک های جدید غضنفری

 

پیش بینی غضنفر در مورد جام جهانی :

به نظر من تو جام جهانی خارج قهرمان میشه !

.

.

.

یارو میره کمیته امداد، هیچی بهش نمیدن،میگه: واگذارتون کردم به کلید اسرار!

.

.

.

به یارو میگن بهترین شهر دنیا کجاست؟

میگه : سانفرانسیسکو میگن بنویسش میگه غلط کردم ، قم !

.

.

.

طبق آمار انجام شده نماز میت بیشترین طرفدار را در میان  دارد، زیرا :

وضو نمی خواهد

با کفش می شود خواند

رکوع و سجده ندارد

واجب نیست.سالی چند بار بیشتر اجرا نمیشه

و تازه بعد از اتمام آن نهار هم میدن !

.

.

.

دوتا رو داشتن اعدام می کردن، به اولی میگن آخرین آرزوتو بگو

میگه می خوام خانوادمو ببینم

به دومی میگن تو بگو، میگه نزارین خانوادشو ببینه !

.

.

.

توصیه ای از یک داغ دیده !

هرگز به علامت آبی و قرمز شیر های توالت اعتماد نکن !

.

.

.

غضنفر دفتر ازدواج میزنه تبلیغ میکنه:

با هر ازدواج دائم یک ازدواج موقت هدیه بگیرید !

.

.

.

توی شهر غضنفر اینا مسابقه تقلید صدای داریوش رو میذارن

خود داریوش شرکت میکنه سوم میشه !

.

.

.

غضنفر میره کولر بخره، یارو میگه کولر آبی میخوای؟

میگه: فرقی نمیکنه، قرمز بده !

.

.

.

دستت رو بذار روی سرت

چیزی حس نمی کنی؟

تعجب نکن، بعضی از بزها شاخ ندارند !

.

.

.

به دو دلیل زنها فوتبالیست نمیشن:

۱٫عمرا ۱۱ تا زن یجور لباس بپوشن !

۲٫عمرا بازی بعدی همون لباس و بپوشن !

.

.

.

میخواستن غضنفر رو شکنجه روحی بدن

میفرستنش تو یک اتاق گرد، میگن برو یک گوشه بشین !

.

.

.

یارو رو برای بار پنجم به جرم دزدی می‌برن دادگاه قاضی میگه:

خجالت بکش این دفعه‌ی پنجمیه که میای دادگاه.

طرف میگه: خودت خجالت بکش که هر روز اینجایی!

.

.

.

حیف نون با احساساتش بازی میکنه دو هیچ میبازه !

.

.

.

غضنفر کلیدش رو تو ماشین جا میذاره

تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن !

.

.

.

یه پیرمرده و یه پیرزنه و یه پسره و یه دختره تو یه کوپه قطار با هم بودن،‌قطار میره تو تونل و همه جا تاریک میشه،‌یهو یه صدای ماچ و بعد هم یه صدای کشیده میاد! قطار از تونل میاد بیرون همه نشسته بودن سر جاشون. پیرزنه با خودش میگه: عجب دختر متین و باحیاییه! با اینکه جوونه ولی به کسی رو نمیده، تا یارو بوسیدش گذاشت زیر گوشش! دختره با خودش میگه: عجب پیرزنه نجیبیه! با اینکه سنش بالاست و کسی تحویلش نمیگیره، بازم  نمیذاره کسی ازش سوء استفاده کنه. پیرمرده هم با خودش میگه:‌بابا عجب بدبختیه‌ها! یکی دیگه حالش رو میکنه ما کشیده رو می‌خوریم! پسره هم با خودش میگه: چه حالی میده آدم کف دستش رو ببوسه محکم بزنه تو گوش بغلی!